محل تبلیغات شما
1. پیرمرد بیچاره به یک موضوعی اعتراض کرده بود و معلوم بود که اعتراضش هم به جا بوده است.من از اینجای داستان وارد صحنه شدم که پیرمرد با لحن ملایم از حرفی که زده بود،دفاع می کرد و جوانهایی که روی پله ها نشسته بودند گوش می دادند و حرفی برای گفتن نداشتند و کاش لال می شدند و حرفی نمی زدند.چون حرفی که زدند من را هم رنجاند چه برسد به آن پیرمرد بیچاره.این حرف: - انشاالا که هشتاد سال دیگه عمر کنی! تمسخر مستتر در لحنشان هم که بماند.

نگرانی های نسل قبل

یک سرماخوردگی ساده

توی ذوق خوردگی سه گانه

حرفی ,پیرمرد ,هم ,یک ,بیچاره ,زدند ,حرفی که ,و حرفی ,پیرمرد بیچاره ,هم رنجاند ,را هم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها