محل تبلیغات شما

ناصر آقا آمده بود پیش رییس.همزمان آقا فتح اله که زمانی پیشخدمت _پیشکسوت اداره بوده است،هم رسید.ناصر آقا با دیدن آقا فتح اله با رویی گشاده گفت:

- سلام آقا فتح اله.خوبی؟

- سلام علیکم.نخیر خوب نیستم!

تا اینجا شاهد بی ادبی نسل قبل بودم.

کمی بعد ناصر آقا،آقا فتح اله را صدا زد و با هزار خواهش به اتاق معاون اداره کشاند و به گفته خودش دستهای آقا فتح اله را بوسیده بود و علت ناراحتی اش را پرسیده بود.آقا فتح اله هم جواب داده بود که یک ماه قبل از یکی شنیده است که ناصر آقا بد او را گفته است!

از این به بعد شاهد بلاهت یا دروغگویی نسل قبل بودم.

بعد از رفتن آقا فتح اله،ناصر آقا برای ما سخنرانی کرد که:

- واقعا دوست ندارم،کسی از من رنجیده باشد.وگرنه اگر حال فتح اله خوب است به درک و اگر نیست به جهنم!

از این به بعد شاهد ریاکاری نسل قبل بودم.

◇ دلیل بی احترامی آقا فتح اله به ناصر آقا این یود که ناصر آقا بازنشسته شده است و دیگر میزی ندارد که جلویش تعظیم کنند.

نگرانی های نسل قبل

یک سرماخوردگی ساده

توی ذوق خوردگی سه گانه

آقا ,فتح ,اله ,ناصر ,بی ,نسل ,فتح اله ,آقا فتح ,ناصر آقا ,نسل قبل ,قبل بودم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها